کد خبر 76339
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۸

هفت ماه زمان زيادي نيست اما حتما فرصت خوبي براي مربي‌اي همچون کارلوس کي روش است که به خوبي برسد به اينکه در فوتبال ايران چه مي گذرد. براي ما که گذرمان يکشنبه صبح به دفتر کي‌روش افتاد، عين روز روشن شد که او متوجه شرايط فوتبال ايران شده است. اگرچه عباس ترابيان، پس از حذف عجيب و غريب تيم اميد از رقابت هاي انتخابي المپيک، واکنش کي‌روش را پس از شنيدن گاف تاريخي فدراسيون براي رسانه‌ها تشريح کرد اما تا زماني که جزيي‌نگري سرمربي تيم ملي را در برنامه ريزي از نزديک نبينيد، متوجه وسواس او نمي شويد. روي تخته وايت برد ‌كي‌روش، اين روزها پر است از نکاتي که بايد مو به مو اجرا شوند. او همه چيز را زير نظر گرفته. از گرفتن تاييديه از فدراسيون فوتبال بحرين براي تامين امنيت تا تحويل ساک ورزشي به بازيکنان جديد. او نمي‌خواهد بلايي که سر تيم اميد و پس از آن براي سپاهان افتاد براي تيمش تکرار شود. او نمي خواهد هيچ چيز را به قضا و قدر بسپارد، هر چند که به خوبي فهميده"انشاا..." جزو پرکاربردترين کلمات فارسي است و به همين خاطر اين کلمه را خيلي زود به ذهنش سپرده.

به گزارش مشرق،کارلوس كي‌روش در گفت‌وگوي تفصيلي با ايسنا، درباره مسائل مختلفي صحبت کرد؛ از مشکلات فوتبال ايران گرفته تا اميدش براي بازگشت تيم اميد به رقابتهاي انتخابي المپيک. او به سوالات متعدد ديگري درباره وضعيت كنوني تيم ملي، بازي‌هاي آينده، برنامه‌هايش براي ارتقاي سطح كيفي فوتبال ملي ايران و... پاسخ داد كه مشروح آن در زير مي‌آيد:

** گفته بوديد خبرهاي خوبي از تيم ملي براي علاقمندان فوتبال ايران خواهيد داشت. همه منتظر شنيدن آن اخبار خوش هستند.

مي‌توان درباره چيزهاي خوبي صحبت كرد كه يكي از آنها موقعيت خوب ايران در جدول گروهش است. همچنين شرايط تيم هم رضايت‌بخش است و بازيكنان در حال پيشرفت هستند. خوشحالم كه گروهي از بازيكنان در انواع مختلف تمرينات، خيلي خوب جواب دادند و وظايف‌شان را انجام مي‌دهند كه مي‌توان آينده موفقي را براي تيم ايران پيش‌بيني كرد. خبر خوش ديگر هم كادر خوبي است كه با آن كار مي‌كنيم؛ كادر فني، اداري و اجرايي تيم ملي نسبت به وظايف‌شان بسيار متعهد هستند و با تمام توان كار مي‌كنند. هرچند در عين حال كار زياد است و ما بايد تلاش فوق‌العاده‌اي براي حفظ وضعيت فعلي و پيشرفت‌هاي بعدي داشته باشيم. يك خبر چندان ناخوشايند و قابل گفتن براي علاقمندان هم هست و آن هم اينكه وقتي براي استراحت كردن نيست. من را همه مي‌شناسند و مي‌دانند كه من هميشه دنبال پيروزي‌ها و خواسته‌هاي بيشتري هستم. من يك آدم جزييات‌گرا هستم و به جزييات خيلي اهميت مي‌دهم. بنابراين تنها راه براي تغيير ذهنيت‌ها كار بيشتر و تمركز كامل در داخل و خارج از زمين است.

** بازي برگشت مقابل بحرين را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا با توجه به نتيجه بازي رفت، خيالتان از مصاف با چنين حريفي راحت است؟

كاملا برعكس. ذهن من كاملا معطوف به بازي برگشت بوده و نتيجه بازي رفت را فراموش كرده ام. پيروزي شش بر صفر در فوتبال كم اتفاق مي‌افتد و يك نتيجه عادي نيست. حتي بحريني‌ها بخاطر آن شكست سنگين، سعي مي‌كنند بهتر از گذشته تيم‌شان را آماده بازي برگشت كنند و مصاف با ايران را يك مسابقه عادي ندانند. ما با تمام قدرت، تمركز و تعهد بالا به مصاف آنها مي‌رويم.

** گفته بوديد در سفر اخيرتان با اشكان دژاگه ملاقات خواهيد كرد و عملكرد چند بازيكن ايراني شاغل در اروپا را ارزيابي مي‌كنيد. برنامه‌ها چطور بود؟

-دژاگه را نديدم چون قبلا بررسي‌هاي لازم را درباره او انجام داده بودم. چند بازيكن ايراني ديگر را تحت نظر گرفتم اما در مجموع كارم درباره آنها هنوز تمام نشده است. بايد ارزيابي بيشتري درباره كيفيت اين بازيكنان داشته باشم.

** شنيده شده بود از عملكرد بازيكني به نام "گوچي" كه در ليگ بلژيك بازي مي‌كند، رضايت داشتيد؟

فعلا اسم نمي‌برم. در حال حاضر از بازيكناني كه به اردوي تيم ملي دعوت مي‌شوند، رضايت دارم. وضعيت آنها خوب است. اوضاع تيم هم خوب است اما در كل كار يك مربي اين نيست كه همواره از كيفيت بازيكنانش احساس راحتي كند. يك مربي بايد هميشه نگران وضعيت سطح كيفي بازيكنانش باشد و به دعوت از بازيكنان باكيفيت بيشتري بيانديشد. ما وظيفه داريم بيشتر كار كنيم. تا الان كه شرايط خوب بوده و سعي كردم با ذهني باز به آينده نگاه كنم. بازيكنان هم با تعهد و انگيزه بالايي كار مي‌كنند. دعوت از بازيكنان جديد منوط به ارزيابي بيشتر ماست.

** يکي از توانايي هاي اثبات شده شما کشف استعداد است. مثلا وقتي سال 2003 بين کوائرشما و رونالدو قرار بود يکي به منچستريونايتد بيايد شما به جذب رونالدويي راي داديد كه آن زمان اسم كوچكي در مقايسه با كوائرشما در فوتبال اروپا داشت. مي‌خواهيم بپرسيم که فدراسيون وقتي قصد امضاي تفاهم نامه با فدراسيون فوتبال ايتاليا براي استعداديابي را داشت از شما در اين باره نظرخواهي کرد؟

من اطلاعي از اين موضوع نداشتم و خبر ندارم كه چه تفاهم‌نامه‌اي امضا شده است. واقعا نمي‌دانم. شايد فدراسيون ايتاليا با يك فدراسيون ديگر تفاهم‌نامه امضا كرده است!

** شايد بيشترين انتقادي که به شما و همکارانتان در کادر فني تيم ملي مطرح شده سفر نکردنتان به شهرستان‌ها باشد، در صورتي که خودتان مي دانيد براي کشف استعداد بايد سفر کرد و از اين شهر به آن شهر رفت. برنامه‌اي براي انجام چنين سفرهايي داريد؟

قطعا همين طور است. ما بايد واقع بين‌باشيم. ما تمام بازيكنان و تيم‌ها را تحت نظر داشتيم. گروه بزرگي از بازيكنان را تحت نظر داريم، چه بازيكناني كه تاكنون به اردو دعوت شده‌اند و چه آنهايي كه دعوت نشدند؛ اين كار را قبلا انجام داديم. مثلا همين امروز(يکشنبه) كه شما پيش من هستيد، برنامه‌ريزي روي ميز كارم براي مسابقات يكشنبه است. برنامه‌ريزي كرديم تمام بازيها را تا جايي که ممکن است، پوشش دهيم. اگر من بروم اصفهان و بازي سپاهان و ملوان را ببينم، مي‌توانم يك بازي ببينم در حالي كه اگر در دفترم باشم، مي‌توانم سه بازي ببينم. دو تا را از ماهواره ببينيم، عصر هم بروم بازي استقلال مقابل مس را ببينم. بنابراين به لحاظ عقلاني وقتي ما مي‌توانيم سه بازي را ببينيم چرا جوري تصميم‌ بگيريم كه فقط يك بازي ببينيم! ولي به هر حال اولويت من در شش ماه اول اين بوده كه بيشتر اينجا باشيم و كارهاي تيم ملي را اينجا انجام دهيم چون اگر دائم در سفر باشيم، وقتي برمي‌گرديم مي‌بينيم كارهاي مربوط به كمپ، اردو و بازيكنان مانده است و نمي‌خواهيم چنين اتفاقي بيافتد. بنابراين وقتي اينجا باشيم هم مي‌توانيم بازي‌ها را نگاه كنيم و هم به كارهاي مربوط به كمپ، اردو و بازيكنان برسيم.

** هميشه پس از اعلام ليست بازيكنان دعوت شده، انتقادهايي مطرح مي‌شود كه شايد چندان هم درست نباشد اما مي‌خواهم اين طور بپرسم که اگر شما الان در پرتغال يا آفريقاي جنوبي هم بوديد از دفترتان بازي‌هاي ليگ را دنبال مي‌کرديد؟ هرچند عده‌اي به شوخي يا جدي گفته‌اند كي‌روش و دستيارانش از سفر با هواپيماهاي ايراني هراس دارند!

اصلا با اين قضيه موافق نيستم. وقت من خيلي با ارزش‌تر از اين‌هاست كه بخواهم درباره اين مسايل صحبت كنم چرا كه وقتم كاملا در اختيار تيم ملي است. اما اين طور نيست كه در دفتر بنشينم و بازي‌ها را زير نظر نداشته باشم. من يك تصوير و ذهنيت روشن از تمام بازيكنان دارم. از طريق تلويزيون، ماهواره و دي‌وي‌دي‌هايي كه به دست‌مان مي‌رسد تمام بازي‌ها را دنبال مي‌كنيم. مهمترين بازي‌ها در ورزشگاه آزادي برگزار مي‌شوند؛ به طور مثال وقتي استقلال بازي دارد، پنج، شش بازيكن اين تيم جزو بازيکنان تيم ملي هستند و خيلي منطقي نيست بروم شهرستان و مسابقه تيمي را ببينم كه ممكن است يك بازيكن در تيم ملي داشته باشد يا حتي نداشته باشد. فكر مي‌كنيد سرمربي تيم ملي اسپانيا بيشتر وقتش را كجا مي‌گذراند؟ آيا در ورزشگاه ختافه؟ خير. او بيشتر بازي‌هاي رئال مادريد و بارسلونا را تماشا مي‌كند. در انگليس هم كه قضيه فرق مي‌كند چون تيم‌هاي مطرح انگليسي بازيكن انگليسي زيادي ندارند. در مجموع روي تمام تيم‌ها تمركز دارم. افرادي هستند كه بازي‌هاي تيم‌هاي مختلف را مي‌بينند كه نياز نيست اسمي از آنها ببرم.

** بهتر است به بحث ساختار فوتبال ايران بپردازيم. وقتي شما به آمريكا رفتيد برنامه‌اي به نام WE CAN FLY (ما مي‌خواهيم پيشرفت كنيم) را براي پيشرفت فوتبال اين كشور ارايه كرديد كه در آن آمده بود آمريكا مي‌تواند جزو دو تيم برتر جهان باشد. در سال 2010 و مسابقات جام كنفدراسيونها آمريكا به فينال رسيد. حال چنين برنامه‌اي براي فوتبال ايران داريد؟ آيا فدراسيون ايران چنين برنامه‌اي از شما خواسته است؟

من هر كجا كار كرده‌ام 3 مورد بوده كه سعي كرده‌ام رعايت كنم و هميشه به آن پايبند باشم. اول اينكه يك مربي يا رهبر يك گروه پول نمي‌گيرد كه پس از ترك پست درباره تعداد ساعت كاري‌اش صحبت كنند. مثلا بگويند فلان كس 18 ساعت در روز كار كرده است و به او "به‌به چه‌چه" بگويند. مهم نيست مربي 4 ساعت، 6 ساعت يا 20 ساعت كار كند. مهم نتيجه‌اي است كه از خودتان بر جاي مي‌گذاريد. چيزي كه بايد اولويت من باشد آناليز موقعيت حال و ديدن واقعيت‌ها و تلاش براي دست‌يابي به بهترين عملكرد است. نمي‌توانيم منتظر برنامه‌هاي توسعه‌اي باشيم و بگوييم كه با كمك آن برنامه‌ها مي‌رويم و ژاپن و بحرين را شكست مي‌دهيم. چرا كه بازي‌هاي ما همين فردا و پس‌فرداست و خيلي خنده‌دار است كه بخواهيم وقت تلف كنيم. پس نمي‌توانيم براي تغيير سيستم، ساختار و ذهنيتي كه در حال حاضر وجود دارد منتظر گام‌هاي جادويي باشيم. پس بايد كار كنيم و با واقعيت‌هاي موجود تلاش كنيم براي بهبود وضعيت. بايد از تمام پتانسيل موجود استفاده كنيم و اين اصلا كار راحتي نيست. اين كه شما از افراد بخواهيد كه 100 درصد ظرفيت و عملكردشان را روي ميز بگذارند اصلا كار راحتي نيست. اين مسئله نياز به انگيزه فراوان و تلاش زياد دارد و اين چيزي است كه ما مي‌خواهيم انجام بدهيم. من به هرحال روزي از تيم ملي ايران مي‌روم و مربي ديگري جاي من را خواهد گرفت. نكته دوم اين است زماني كه ايران را ترك مي‌كنم دوست دارم ميراثي از خودم برجاي بگذارم. دوست دارم ميراث من اين باشد كه مربي بعدي نقطه شروعي بهتر از نقطه شروع من داشته باشد و شرايطي بهتر از روز اولي كه من كار را شروع كردم داشته باشد و همين طور براي مربيان بعدي كه مي‌آيند اين وضعيت وجود داشته باشد. اين روند پيشرفت فوتبال است. هر مربي بايد براي مربي بعدي ميراثي داشته باشد كه مربي بعدي كار را آسان‌تر شروع كند. مورد سوم اين است كه در تمام تيم‌هاي ملي كه من كار كردم كه دوبار در پرتغال و يك بار در آفريقا، آمريكا و امارات بوده است، در هر پنج بار نظرات، طرز فكر و ديدگاهم را بر جاي گذاشتم و ايران هم از اين قاعده مستنثي نيست و مي‌خواهم نظراتم را بيان كنم. البته من حق تحميل كردن نظراتم را ندارم و اين كار را انجام نمي‌دهم و نمي‌خواهم افراد را مجبور به انجام كاري كه راغب نيستند، کنم ولي بعد از 32 سال كار كردن در فوتبال و داشتن 58 سال سن در موقعيتي هستم كه اگر به نظرات من احترام گذاشته و برنامه‌هايم پذيرفته شود، مي‌مانم. در غير اين صورت شرايط كار كردن براي من فراهم نيست.

** حضور كي‌روش در ايران فرصت مغتنمي براي فوتبال است. شما نقشه راهي طراحي كرده‌ايد كه آينده فوتبال ايران را ترسيم كنيد و اصلا فدراسيون از شما چنين درخواستي داشته يا فقط گفته تيم را به جام جهاني ببريد و همين خوب است؟!

بخش عمده‌اي از انتظارات فدراسيون و كفاشيان به آينده معطوف است و در اين مسئله شكي وجود ندارد. آقاي كفاشيان تصوير روشني از آينده فوتبال در ذهن دارد و چيزي كه از ما براي آينده در نظر داشته مطرح كرده و نظرات و پيشنهادهاي من را براي توسعه فوتبال جويا شده است. اما در فوتبال نمي‌توان تمام مسئوليت پيشرفت فوتبال را بر عهده يك نفر گذاشت. حالا اين يك نفر چه رييس فدراسيون باشد چه سرمربي تيم. تمام خانواده فوتبال بايد درگير پيشرفت شده و به انجام آن متعهد شوند تا بتوانيم به موفقيت و پيشرفت فكر كنيم. مثالي مي‌خواهم بياورم كه در تمام كشورها وجود دارد و مختص ايران نيست. مردم و طرفداران فوتبال هميشه انتظارات زيادي دارند. ولي براي رسيدن به انتظارات نياز به انگيزه زيادي است، همچنين به برنامه‌ريزي و سرمايه‌گذاري خوب. سرمايه‌گذاري دو چيز مي‌خواهد يا اعتبار يا پول نقد. اگر ما بتوانيم با منابع درست و در زمان درست برنامه‌ريزي داشته باشيم ولي اگر برنامه‌ريزي توسط نقدينگي خوب حمايت نشود راه به جايي نمي‌بريم. منظورم اين است كه وقتي انتظارات بالاست و تعهد و برنامه‌ريزي در سطح پاييني قرار دارد فاصله‌اي بين انتظارات و تعهد به وجود مي‌آيد كه اين فاصله همان روياهاي مردم است كه هيچ وقت برآورده نمي‌شود و در نتيجه به انتظارات جامه عمل پوشانده نمي‌شود. براي فرار از اين قضيه هميشه قايق فراري است به نام سرمربي تيم ملي. اين مورد را درباره ايران نمي‌گويم بلكه كلي مثال مي‌زنم. كساني هم كه مسئول هستند هميشه بهانه‌اي به اسم سرمربي دارند. مربي را عوض مي‌كنند ولي اين قضيه باز هم تكرار مي‌شود چرا كه سرمايه‌گذاري و احساس مسئوليت كمي دارند اما در سوي مقابل انتظارات‌شان بالا است و اين پيشرفت و تغيير ساختار كه از آن صحبت مي‌كنيم وظيفه تمام افراد جامعه فوتبال است نه فقط يك نفر به اسم سرمربي.

** گفتيد منظورتان ايران نيست، حالا سوال اين است كه اين تعهد در ايران از سوي جامعه فوتبال شامل مردم، فدراسيون و رسانه وجود دارد يا خير؟

به نظر من، تيم ما هواداران بسيار خوبي دارد. احساس و تفكر من به من مي‌گويد كه در ايران از حمايت هواداران احساسات آن‌ها و شور مردمي برخورداريم. همچنين ليگ خوبي داريم. بازيكنان در ليگي بازي مي‌كنند كه سرشار از انگيزه براي پيشرفت كردن هستند اما فكر مي‌كنم چيزي كه در حال حاضر به آن نياز داريم، برنامه‌ريزي، فعاليت و منابع مالي است. به اعتقاد من برنامه‌ريزي براي فوتبال كار ساده‌اي است چرا كه اساسا فوتبال ورزش ساده‌اي است. كار ساده است. نياز به بازيكن، مربي، زمين و هوادار داريم به همين سادگي اما بايد از منابع مالي براي تجهيز امكانات استفاده كرد. اگر زمين‌هاي چمن بهبود پيدا نكند، نمي‌توانيم به پيشرفت فوتبال اميدوار باشيم. مسائل خيلي ساده به نظر مي‌رسد. اگر زمين چمن خوب داشته باشيم بازيكنان مي‌توانند سريع‌تر در زمين حركت كنند و در نتيجه بازي بهتري انجام دهند. تكنيك‌شان بيشتر مي‌شود. در مورد بازيكنان چه كاري مي‌توان انجام داد؟ اين هم خيلي ساده است. نيازي نيست كه آن‌ها را درگير مسائل پيچيده كنيم. فقط بايد از آن‌ها بخواهيم كه خوب تمرين كنند و در مسابقه بازي خودشان را انجام دهند تا بتوانند پس از آن در تورنمنت‌هاي بزرگ ملي و بين‌المللي بازي كنند. فكر مي‌كنيد اگر بازيكنان در رقابت‌هاي اروپايي با كشورهاي اين قاره يا آمريكاي جنوبي يا آفريقا بازي نكنند مي‌توانند پيشرفت كنند. پاسخ قطعا منفي است. براي پيشرفت بازيكنان كار ساده‌اي داريم اين كه فقط آن‌ها را مجبور كنيم تا بازي‌هاي زيادي انجام بدهند. در مورد تمرين چطور؟ اگر بخواهيد بازيكنان خوب تمرين كنند بايد يك مربي خوب در اختيار داشته باشيد. نياز داريد يك مربي باكيفيت با تحصيلات بالا داشته باشيد. پس از آن بايد بتوانيد بازي‌ها و رويدادها را به خوبي سازمان‌دهي كنيد كه براي اين كار نياز به مقامات مسئول با توانايي بالا هستيد. نياز به افراد متخصص و حرفه‌اي داريد كه از فوتبال حمايت كنند. اين حمايت را افراد متخصص با مغزشان انجام مي‌دهند. براي پيشرفت فوتبال افرادي كه روي تراكتور يا روي هلي‌كوپتر كار مي‌كنند را نبايد به فوتبال آورد. بايد مغزهاي فوتبال را به فوتبال آورد تا از آن حمايت كنند. بايد به افراد آموزش داد و از آن‌ها خواست كه رقابت‌هاي فوتبال را بهتر سازمان‌دهي كنند كه اين هم كار ساده‌اي است. پس از آن نياز به منابع مالي است. نياز به افرادي كه براي فوتبال هزينه كنند و باعث رشد و گسترش آن در جامعه شوند. کساني که بتوانند بازي‌ها را به خوبي به فروش برسانند، افرادي حرفه‌اي كه كار بازاريابي را به خوبي انجام دهند و بتوانند منابع مالي را به فوتبال بياورند. وقتي اين اتفاق رخ دهد كيفييت فوتبال بالا مي‌رود و مردم بيشتري براي تماشاي بازي به ورزشگاه مي‌آيند و رسانه‌ها هم اهميت بيشتري به آن مي‌دهند. آيا در اين حرف‌هايي كه من مطرح كردم چيز جادويي وجود دارد؟ اين ساده‌ترين كار ممكن است. هنوز پس از 32 سال كار كردن در فوتبال وقتي شب مي‌خواهم بخوابم از خودم مي‌پرسم چرا فوتبال اين قدر ساده است. چرا اين اندازه راه‌حل‌هاي ساده براي پيشرفت در فوتبال وجود دارد و كسي آن را انجام نمي‌دهد؟ براي پيشرفت نياز به بازيكنان بهتر، مربيان بهتر، تجهيزات و امكانات بيشتر، مديران بهتر و در نهايت مردم و هواداران پرشورتر براي حمايت از فوتبال است. حال سوالي كه مطرح مي‌شود اين است كه ايراد كار كجاست؟ سختي كار در كشورهايي كه فوتبال‌شان خوب نيست، در كجاست؟ مشكلات، متعدد است. در برخي كشورها احساسي نسبت به فوتبال وجود ندارد و كسي از تيم‌ ملي كشورش انتظاري ندارد. مردم فوتبال را دوست ندارند و به خودشان زحمت نمي‌دهند كه براي تماشاي بازي‌ها به ورزشگاه بروند. اما به ايران نگاه مي‌كنيم. مردم ايران به فوتبال علاقه دارند و ورزشگاه‌ها را پر مي‌كنند. بازي پرسپوليس و داماش را ديديد. حضور تماشاگران در روزي باراني فوق العاده بود. آنها در آن شرايط ورزشگاه را پر کرده بودند. پس مردم ايران شايسته فوتبال بهتري هستند چرا كه فوتبال را دوست دارند و نسبت به آن احساسات نشان مي‌دهند. فوتبال را درك مي‌كنند، مي‌فهمند كه بازيكن شيرجه مي‌زند و خودش را روي زمين مي‌اندازد و داور بازي را بيهوده متوقف مي‌كند. آن‌ها نياز به انرژي و هيجان دارند. وقتي تمام اين مسائل ساده را كنار هم بگذاريد فوتبال ايران پيشرفت مي‌كند. فوتبال ايران مي‌تواند پرواز كند، بالا و بالاتر.

** پس مي‌گوييد كه هواداران ما لياقت تماشاي فوتبال بهتري را دارند و سطح ليگ ما به اندازه كافي بالا نيست؟

بله درست است. به نظر من اين يك وضعيت منحصر به فرد است. اين كه تمام مولفه‌هاي لازم براي پيشرفت فراهم باشد اما باز پيشرفتي حاصل نشود. اگر مولفه‌هاي لازم نبود حرفي وجود نداشت اما وقتي مردم زير بارش شديد باران باز هم در ورزشگاه حضور دارند ديگر چه مي‌توان گفت؟ در بازي‌ داماش با پرسپوليس باران با شدت تمام در حال بارش بود. به همين دليل است كه مي‌گويم بياييد در داخل بيشتر فعاليت كنيم. هر چقدر بيشتر كار كنيم احساسات مردم و علاقه آن‌ها بيشتر مي‌شود. بنابراين وقتي اين مسائل را مطرح مي‌كنم قصدم انتقاد كردن از بازيكنان نيست بلكه به اين قصد مي‌گويم كه دست راست براي رسيدن به موقعيت بايد به دست چپ كمك كند و بالعكس و به نظرم اين بازي كه در حال حاضر در زمين انجام مي‌گيرد باعث از دست رفتن فرصت‌ها مي‌شود، باعث از دست رفتن اين هواداران و تماشاگران پرشور مي‌شود. وقتي كيفيت بازي پايين بيايد مردم وقت‌شان را براي كارهاي ديگر صرف خواهند كرد.

** سايت فيفا عنوان كرده كه نسل طلايي فوتبال ايران در اختيار شماست، چه نظري داريد؟

از اين كه چنين نظري ابراز شده بسيار خوشحالم اما كار زيادي پيش رو داريم. اميدوارم تيم المپيك به رقابت‌ها بازگردد. مي‌خواهم از اين طريق به فيفا بگويم از نظري كه درباره ايران داديد متشكرم. از آن‌ها مي‌خواهم اگر امكان دارد تصميم بگيرند كه ايران به رقابت‌هاي مقدماتي المپيك بازگردد. اگر فيفا معتقد است نسل طلايي اكنون در اختيار من قرار دارد بايد دقت كند كه آينده نسل طلايي در گرو آن‌ها و تصميمي است كه درباره تيم اميد مي‌گيرند.

** مراسم انتخاب بهترين بازيكن جهان به زودي در ماه‌هاي آينده برگزار مي‌شود. شما به چه كسي راي مي‌دهيد؟

فيفا با ارسال نامه‌اي از مربيان مي‌خواهد كه راي‌شان را اعلام كنند هنوز نامه‌اي براي من ارسال نشده است.

** پس از ارسال نامه راي شما چيست؟

ليونل مسي.

** جالب است كه رونالدو را انتخاب نمي‌كنيد! شما هم پرتغالي هستيد و هم زماني سرمربي رئال‌مادريد بوده‌ايد.

شما درباره بهترين بازيكن جهان پرسيديد و نه بهترين بازيكن پرتغالي دنيا.

** درباره شكست منچستريونايتد در داربي چه نظري داريد؟ برخي معتقدند سيتي امسال قهرمان جزيره مي‌شود.

 درباره منچستريونايتد تنها مي‌توانم يك چيز بگويم اين كه ما دوباره بلند خواهيم شد و دوباره اوج مي‌گيريم.

** فرگوسن وارد 25 سال حضور در منچستر شد. ماه ديگر تولدش است، براي او چه پيامي داريد؟

من الكس را خيلي خوب مي‌شناسم و پس از چند سال كار كردن در كنار او به خوبي از روحيات او آگاهي دارم. اين مرد پر از تجربه است. پر از هيجان و علاقه است. اين كار يك مربي است كه هميشه رو به بالا حركت كند. زندگي همين است. ترديدي ندارم كه با تجربه، مهارت و ذهن قوي كه فرگوسن دارد باعث مي‌شود تيم بار ديگر اوج بگيرد. با در نظر گرفتن شخصيتي كه فرگوسن دارد به نظر من يك مثال بسيار بسيار خوب براي مربيان فوتبال در سراسر جهان است. متاسفانه بيشتر باشگاه‌ها از منچستريونايتد در اين زمينه الگو نمي‌گيرند. سرآلكس فرگوسن بخش عمده‌اي از داستان موفق باشگاه منچستريونايتد را تشكيل مي‌دهد. در اين 25 سال مي‌توانم به شما بگويم كه شرايط هميشه خوش و خرم نبوده است اما تفاوتي كه با بقيه وجود دارد اين است كه افرادي كه در باشگاه منچستريونايتد حضور دارند هيچ گاه از كار زياد خسته نمي‌شوند و وحشت نمي‌كنند، هيچ گاه مضطرب نمي‌شوند، اين قانون شماره يك باشگاه منچستريونايتد است. قانون شماره 2 منچستريونايتد اين است كه آن‌ها به افراد خودشان اعتماد مي‌كنند. چرا كه معقتدند افراد بومي و داخلي باشگاه توانايي و آمادگي بيشتري دارند كه كمك كنند.

** مورينيو را بهترين مربي جهان مي‌دانيد يا نه؟

عنوان بهترين مربي جهان از نظر من براي هوادران،‌ مردم و رسانه‌ها ساخته شده است. از نظر مردم مربي كه تيمش مي‌برد خوب است، مربي كه تيمش مي‌بازد بد است. هر كس عقايد خودش را دارد. يكي مي‌گويد تيمي كه مربي‌اش قهرمان اروپا شده بهتر است، ديگري نظر متفاوتي دارد. به بارسلونا برويد مردم گوارديولا را بهترين مي‌دانند، در مادريد مورينيو را. نظر من چه اهميتي دارد. مهم اين است مردم چه فكر مي‌كنند.

** اين را مي دانيم که استعداد عجيبي در يادگيري زبان داريد. اينکه در زمان حضور منچستريونايتد با هر بازيکن بر اساس زبان کشورشان صحبت مي کرديد، اين استعداد خدادادي را به خوبي نشان مي دهد. برنامه‌اي براي يادگيري زبان فارسي داريد؟

قدم اول من خريد كتاب و سي‌دي بوده كه انجام دادم و روزي پنج لغت جديد ياد مي‌گيرم. تاكنون كلمات سلام، خيلي ممنون، ان‌شاءالله، مرسي را ياد گرفته‌ام! و هر روز 5 لغت جديد ياد مي‌گيرم.

** به عنوان سوال آخر، در زمانهايي که درگير فوتبال نيستيد، در ايران چه کار مي کنيد؟

در ايران بيشتر به فوتبال فكر مي‌كنم اما در اوقات فراغت هم به خيابان مي‌روم و هم گردش مي‌كنم و لذت مي‌برم. كوه هم چند بار رفتم و از ديدن دره‌ها و كوهستان لذت مي‌برم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس